طبیعت سر سبز روستای چشمه پهن

طبیعت سر سبز روستای چشمه پهن

طبیعت سر سبز روستای چشمه پهن

طبیعت سر سبز روستای چشمه پهن

همه چیز از سردار شهید محمود کاوه

همه چیز از سردار  شهید محمود کاوه
همه چیز از سردار شهید محمود کاوه


خاطرات شهید محمود کاوه
1- کودک بزرگ ، طاهره کاوه
گفتم: اصلا چرا باید این قدر خودمون رو زجر بدیم و پسته بشکنیم، پاشیم بریم بخوابیم. با وجود این که او هم مثل من تا نیمه شب کار می کرد و خسته بود، گفت: نه، اول اینا رو تموم می کنیم بعد می ریم می خوابیم؛ هر چی باشه ما هم باید اندازه خودمون به بابا کمک کنیم. یادم هست محمود مدام یادآوری می کرد: نکنه از این پسته ها بخوری! اگه صاحبش راضی نباشه، جواب دادنش توی اون دنیا خیلی سخته.اگر پسته ای از زیر چکش در می رفت و این طرف و آن طرف می افتاد، تا پیداش نمی کرد و نمی ریخت روی بقیه پسته ها، خاطرش جمع نمی شد.موقع حساب کتاب که می شد، صاحب پسته ها پول کمتری به ما می داد؛ محمود هم مثل من دل
خوشی از او نداشت ولی هر بار، ازش رضایت می گرفت و می گفت: آقا راضی باشین اگه کم و زیادی شده.
2- سگ های آمریکائی ، طاهره کاوه

یک زن و مرد آمریکائی با سگشان آمدند داخل مغازه تا سیگار بخرند. سر و وضع ناجوری داشتند.
محمود نگاه پر تنفرش را دوخت به چهره کریه آن مرد؛ شکسته بسته حالیش کرد ما سیگار
نداریم، بعد هم با عصبانیت آن ها را از مغازه بیرون کرد. زن و مرد آمریکایی نگاهی به همدیگر
کردند و حیرت زده از مغازه بیرون رفتند، آخر آن روزها کسی جرأت نداشت به آن ها بگوید بالای
چشمشان ابروست.محمود روکرد به من و گفت: برو شلنگ بیار، باید این جا رو آب بکشیم. گفتم:
برای چی؟ گفت: چون اینا مثل سگشون نجس اند.


3- بایکوت ، طاهره کاوه

خاطرم هست، یک روز دختر بی حجابی آمد توی مغازه خانواده اش از آن شاه دوست های درجه
یک بودند. محمود گفت: ما با شما معامله نمی کنیم، پرسید: چرا؟ گفت: چون پول شما خیر و
برکت نداره. دختر با عصبانیت، با حالت تهدید گفت: حسابت رو می رسم ها!. محمود هم خیلی
محکم و با جسارت گفت: هر غلطی می خواهی بکنی، بکن.تمام آن روز نگران بودیم که نکند
مامورهای کلانتری بیایند محمود را ببرند؛ آخر شب دیدیم در می زنند. همان دختر بود، منتهی با
پدرش. خودشان را طلبکار می دانستند! محمود گفت: ما اختیار مالمان را داریم، نمی خواهیم
بفروشیم. حرفش تمام نشده بود که دختر با یک سیلی زد توی گوش محمود. خواست جواب
گستاخی او را بدهد که پدرم نگذاشت؛ آخر اگر پای مامورین به آن جا باز می شد، برایمان خیلی
گران تمام می شد؛ توی خانه نوار، اعلامیه و رساله امام داشتیم. بعد از این موضوع محمود هیچ
وقت به آن ها جنس نفروخت.
همه چیز از سردار  شهید محمود کاوه


4- خانه و خانواده ، محمد یزدی

علاوه بر مربی گری، مسئول کمیته تاکتیک هم بود. از آموزش ایست و بازرسی گرفته تا آموزش
جنگ شهری و کوهستان را باید درس می داد. همه هم بصورت عملی. یک روز بهش گفتم: تو که
این قدر زحمت می کشی، کی وقت می کنی به خودت و خانواده ات برسی؟ گفت: حالا وقت
رسیدن به خانه و خانواده نیست. مکثی کرد و ادامه داد: مگه نمی بینی دشمن تو کردستان و
جاهای دیگه داره چیکار می کنه؟گفتم این که می گی درسته، اما بالاخره خانواده هم حقی
دارن، حداقل هر از گاهی باید یک خبر از خانواده ات هم بگیری. گفت: به نظر من تو این دوره و
زمونه، انسان همه هست و نیستش رو هم فدای اسلام و انقلاب بکنه، باز هم کمه. الان اگه
لحظه ای غفلت کنیم، فردا مشکل بتونیم جواب بدیم. نه محمد، فعلاً وقت استراحت و سرزدن از
خانواده نیست. بدجور به او غبطه می خوردم.
5- تیرانداز ماهر ، علی آل سیدان

یکی از پاسدارها که اسلحه یوزی داشت، سرکوچه ایستاده بود و داد می زد:اگه مردی بیا بیرون،
چرا رفتی قایم شدی، بیا بیرون دیگه. قصد بیرون آمدن نداشت؛ ضامن نارنجک را کشیده بود و
مدام تهدید می کرد که اگر به سمتش برود، نارنجک را پرت می کند بین مردم؛ چند دقیقه ای به
همین نحو گذشت، ناگهان آن منافق از پشت پله ها پرید بیرون. تا آمد نارنجک را پرتاب کنه همان
پاسدار پاهایش را به رگبار بست؛ آن قدر با مهارت این کار را کرد که انگار عمری تیرانداز بوده
است. دو سه سال بعد رفتیم تیپ ویژه شهدا. یک شب همین خاطره را برای کاوه تعریف کردم،
گفت: این قدرها هم که می گوئی کارش تعریفی نبود.پرسیدم مگر شما هم آن جا بودی؟خندید و
گفت: اون کسی که تو می گی خود من بودم.

شهادت سردار سپاه در جنگ با داعش در عراق + عکس

وابط عمومی سپاه از شهادت سردار حمید تقوی در سامرا خبر داد. این شهید برای دفاع از عتبات عالیات به عراق اعزام شده بود.
به گزارش ، روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای از شهادت سردار سرتیپ پاسدار حمید تقوی از فرماندهان قرارگاه رمضان در دوران دفاع مقدس در حین انجام ماموریت مستشاری برای مقابله با تروریست های تکفیری و داعش در سامرا خبر داد.

قبل از این شماری از اعضای سپاه در ماموریت های مشابه در عراق و سوریه به شهادت رسیده بودند.

13931007000491_PhotoL

شهادت سردار تقوی در دفاع از عتبات عالیات در سامرا

در این اطلاعیه آمده است: سردار سرتیپ پاسدار حمید تقوی پس از دوران دفاع مقدس در عرصه های مختلف پاسداری از انقلاب اسلامی و مقابله با دشمنان اسلام و جبهه‌ی مقاومت و بیداری اسلامی نقش آفرینی‌های ارزشمند و ماندگاری داشته و سرانجام در حین انجام ماموریت مستشاری به ارتش و بسیج مردمی عراق برای مقابله با تروریست های تکفیری و داعش در شهر سامرا و در جوار مرقد مطهر امام عسگری (ع) به شهادت رسید.

این اطلاعیه افزوده است: شهید تقوی از فرماندهان قرارگاه رمضان در دروان دفاع مقدس بود که پدر و برادر گرانقدر وی نیز در دوران جنگ تحمیلی به فیض عظیم شهادت نائل آمدند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تبریک و تسلیت شهادت سرتیپ پاسدار محمد تقوی به محضر حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، ملت انقلابی ایران اسلامی به ویژه مردم شهید پرور خوزستان و خانواده و بستگان این شهید والام مقام اعلام کرد: مراسم تشییع پیکر مطهر شهید تقوی در تهران فردا ( ۸ دی ماه) ساعت ۹ صبح در حسینیه عاشقان ثارالله ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار خواهد شد.

گفتنی است پیکر مطهر این سردار رشید اسلام روز سه شنبه ( ۹ دی ماه) در اهواز تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.

سردار سرلشکر محمد باقری

وی برادر سردار شهید حسن باقری(افشردی) است که در ایام دفاع مقدس یکی از فرماندهان قرارگاهی سپاه بود و هم‌اکنون معاونت ارکان ستادکل نیروهای مسلح را برعهده دارد. - See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930707000210#sthash.LmXcphun.dpuf

سردار سرلشکر محمد باقری

وی برادر سردار شهید حسن باقری(افشردی) است که در ایام دفاع مقدس یکی از فرماندهان قرارگاهی سپاه بود و هم‌اکنون معاونت ارکان ستادکل نیروهای مسلح را برعهده دارد.


- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930707000210#sthash.LmXcphun.dpuf