موزه پارینه سنگی کرمانشاه یکی از موزههای استان کرمانشاه و نخستین و تنها موزه خاورمیانه در زمینه پیش از تاریخ (دوران پارینه سنگی) و از جمله موزههای تخصصی جهان میباشد. این موزه که با نام «موزه پارینه سنگی زاگرس» نیز شناخته میشود، در تکیه بیگلربیگی در خیابان مدرس شهر کرمانشاه قرار دارد.
این موزه که شامل مجموعهای از آلات و ادوات سنگی و استخوانهای انسان دورههای پارینه سنگی در ایران و کشورهای دیگر میشود، در سال 1386 خورشیدی توسط فریدون بیگلری (باستانشناس و متخصص پارینه سنگی) و علیرضا مرادی بیستونی (معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه) تأسیس شد.
این موزه دارای چهار اتاق است که در آنها آثاری متعلق به دورههای دیرینه سنگی و نوسنگی با قدمت 100 هزار تا 8 هزار سال پیش نگهداری میشوند. در اتاق اول مستندی در خصوص ابزارآلات سنگی و چگونگی ساخت آنها و مولاژهایی (نمونههای شبیهسازی شده) از انسان نئاندرتال در ایران و خاورمیانه ارائه شده است. این نمونهها در ابعاد واقعی و توسط گروهی از هنرمندان پیکرهساز و تحت نظر دکتر بیگلری ساخته شدهاند. لازم به ذکر است که ساخت این گونه مولاژها بسیار فنی و حساس است و تنها تعداد معدودی از موزههای مشهور دنیا موفق شدند نمونههای قابل قبولی از این انسانهای منقرض شده به نمایش گذارند.
در اتاق دوم استخوانهایی از انسان و حیوانات منطقه زاگرس و چندین جمجمه انسان که از مناطق باستانشناسی اروپا و خاورمیانه به دست آمده است، در معرض نمایش قرار داده شدهاند. در این بخش از موزه فسیلهایی نگهداری میشوند که از غار وزمه (در اسلامآباد غرب) به دست آمدهاند.
در اتاق سوم ابزارآلات سنگی مربوط به دوره دیرینه سنگی مناطقی چون کَشَفرود (منطقه خراسان)، گنج پر (منطقه گیلان) و شیوه تو، قابل رؤیت میباشند. آثار نگهداری شده در این قسمت، قدیمیترین آثار موجود در این موزه میباشند.
در اتاق چهارم موزه نیز ابزارهای سنگی و استخوانهای حیوانات مربوط به اواخر عصر سنگ و نوسنگی وجود دارد.
در این موزه نمونههای شبیهسازی شده از جمجمه انسان هوشمند و تصاویر بازسازی شده از شکارچیان عصر سنگ نیز به نمایش گذاشته شده است.
نقشه موقعیت غارها، پناهگاهها و دیگر زیستگاههای دوره پارینه سنگی ایران، تصاویر این مکانهای باستانی و پخش فیلمهای مستند درباره پارینه سنگی ایران و جهان، از دیگر جذابیتهای این موزه (برای مردم و متخصصین) میباشد.
وجود محوطههای پارینه سنگی متعدد در منطقه زاگرس و نیز شرایط مساعد این
منطقه در اثر شکار، از اصلیترین دلایل احداث تنها موزه پارینه سنگی
خاورمیانه در کرمانشاه بوده است.
موزهی سازهای سنتی کرمان در سال 1381 افتتاح شده است و در آن سازهایی از قبیل قیچک، سنتور، قانون، رباب و عود که از جمله کارهای هنرمندانه اساتیدی چون یحیی، نریمان و سعود میباشد به نمایش گذاشته شده است.
به گفتهی مسوول موزهی ساز باغ هرندی هدف اصلی از ایجاد این موزه آشنا نمودن بازدیدکنندگان با سازهای بومی و سنتی ایران و همسایگان کشور ایران است که موسیقی آنان با موسیقی کشور ما قرابت و نزدیکی بسیار دارد.
او تصریح میکند: 250 ساز در موزهی ساز نگهداری میشوند که بخشی از این سازها اهدایی استاد حسین مسعود بنیانگذار موزه ساز و بخش دیگر مجموعهی شخصی آقای توحیدی است که حاصل سالها تحقیق و پژوهش ایشان است و یک مجموعه نیز متعلق به کیوان پهلوان است که در سه بخش سازهای ملی، سازهای مقامی (محلی) و سازهای بینالمللی گنجانده شدهاند. جمیل کرمانی با اشاره به اینکه این سازها در نوع خود بینظیرند و توسط بهترین استادان این رشته ساخته شدهاند میگوید: در حال حاضر سعی میکنیم با همکاری هنرمندان صدای تک تک سازها را ضبط کنیم تا در صورت تمایل بازدیدکنندگان بتوانند صدای هر ساز را بهطور جداگانه گوش کنند.
وی در مورد مشکلات موزه میگوید: با کمبود فضا مواجهیم. تعداد زیادی ساز داریم اما فضایی برای نمایش آنها نداریم.
در این میان نورپردازی بهتر موزهها نیز بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد ضمن آنکه استحکام بنای در موزهها برابر حوادثی چون زلزله مساله مهمی است که در صورت بیتوجهی به آن میتواند سرمایهای گرانبها از تاریخ و هنر این مرز و بوم را به نابودی بکشاند.
باغ هرندی کرمان مجموعهای از اندرونی، بیرونی، بهار خواب ، حمام آشپزخانه، اتاقهای مستخدمین، گاوگرد، حوض، آبنما، اصطبل و درختان مختلف بوده است که به مرور زمان دستخوش تغییرات زیادی شده است.
آبرسانی درختان این باغ از چاه و گاوگرد باغ تامین میشده که خوشبختانه گاوگرد و همهی تجهیزات آن در گوشهی ضلعغربی باغ هرندی موجود است.
همچنین اتومبیلی که عنوان میشود رضاخان در زمان حضورش در کرمان از آن
استفاده میکرده است پس از بازسازی در این باغ در معرض دید عموم قرار گرفته
است.
دیدار از طولانی ترین غار آبی ایران را در سفر به همدان نمی شود از دست داد. غار علیصدر می تواند یکی از بهانه های خوب برای سفر به همدان باشد. برای رفتن به غار باید دوباره به شهر برگردید. بعضی مسافران برای رفتن به غار به مسیره جاده تهران بر می گردند اما این مسیر بسیار طولانی است. بهتر است از بریدگی بلوار آیت الله نجفی همدان به سمت شهر لالجین و بهار و در ادامه با توجه به تابلوهای راهنما به سمت غارعلیصدر بروید. این جاده تا انتها خوب و آسفالت است و فقط یک ساعتی در راه خواهید بود.
در اینجا همه نوع امکاناتی مثل هتل، رستوران، پارکینگ، سرویس بهداشتی برای مسافران وجود دارد. با پرداخت هفت هزار تومان علاوه بر قایق سواری می توانید غار نوردی هم کنید. بهتر است بعد از غار، برنامه دیگری تنظیم نکنید. چون ممکن چند ساعتی را در اینجا و در صف معطل شوید. می توانید بعد از خوردن ناهار به سمت شهر برگردید.
زمانی که تصمیم گرفتید وارد غار علیصدر شوید، به این نکات توجه کنید:
– به سانس ورود به غار حتما توجه کنید زمان بازدید از 8 صبح تا 6 عصر است.
– آب غار از نوع آهکی است. بنابراین استفاده از آن برای آشامیدن توصیه نمی شود.
– دمای غار در تمام طول سال 16 درجه سانتیگراد است، پس در صورت تمایل لباس گرم همراه داشته باشید.
– حتی اگر شنا هم بلدید استفاده از جلیقه نجات برای همه الزامی است.
– داخل غار سرویس بهداشتی وجود ندارد، به همین دلیل کودکان خود را از قبل آماده کنید.
– از به همراه بردن تنقلات به داخل غار خودداری کنید.
– در محوطه غار آشغال نریزید.
– احتمال سقوط اشیاء قیمتی مثل تلفن همراه، سویچ، دوربین به درون آب وجود دارد، پس مراقب باشید.
– کشیدن سیگار در محوطه غار ممنوع است.
– به توصیه های ایمنی قایقرانان حتما دقت کنید.
در زمان گشت و گذار در طبیعت همدان آبشار و کتیبه های گنجنامه را از دست ندهید. روزهای تعطیل و آخر هفته ها آبشار گنجنامه یکی از شلوغ ترین نقاط همدان است.
هر کس که اینجا می آید دستی و پایی به آب می زند. بنابراین می توانید روی این منطقه برای یک ناهار خانوادگی دلچسب و برپا کردن بساط کباب فکر کنید!
اگر می خواهید صبح و قبل از گرمای هوا به گنجنامه برسید، بهتر است ساعت 8 صبح از اقامتگاه تان راه بیفتید. در میدان قائم و بلوار کولاب شما را به جاده گنجنامه می رساند.
کولاب نام شهری در استان خنلان تاجیکستان و مزار میرسید علی همدانی است. پس از خواهر خواندگی همدان و کولاب از حدود 14 سال پیش این نام گذاری نمادین صورت گرفته. تقریبا نیم ساعت راه تا گنجنامه دارید.
دیگر به آبشار زیبای گنجنامه رسیده اید. دو کتیبه باستانی با خط میخی و حک شده برسنگ نوشته داریوش هخامنشی و خشایارشا در مسیر سمت چپ آبشار قرار دارد. متن کتیبه ها مشابه یکدیگرند؛ جز آنکه در یکی نام داریوش و در دیگری نام خشایارشا آمده است و هر دو متضمن ستایش اهورامزد است. اگر زود برسید می توانید صبحانه را همین جا صرف کنید. بعد از بازدید از گنجنامه حتما سراغ تله کابین گنجنامه بروید اما اگر می خواهید چندان در صف معطل نشوید، باید زود راه بیفتید بلیت تله کابین برای مسیر رفت و برگشت شش هزار تومان است.
بهتر است روزهای بعدی اقامت تان را در همدان به گردش در اطراف شهر اختصاص دهید. اگر می خواهید به موقع برسید، باید برنامه ریزی کنید.
در کنار خرید سفال و سفالینه های همدان، چرم و کالاهای چرمی، فرش، گلیم و جاجیم از خوردنی های مخصوص این شهر هم از جمله کماج، شیرمال، حلوا زرده و انگشت پیچ و انواع ترشی ها مانند ترشی گردو، بادنجان ترشی، ترشی فلفل (بیور) می توان نام برد.
چند قنادی و ترشی فروشی از جمله قنادی زرینه در خیابان بوعلی، قنادی نجومی در ابتدای خیابان ششصد دستگاه و خیابان هنرستان و قنادی رسالت دور میدان باباطاهر و ترشی فروشی ترش و شیرین در ابتدای خیابان پاستور هم با ارائه محصولات بهتر اسم و رسمی در بین همدانی ها دارند.
در این فصل همدان هم می توانید شب را در بوستان های شهر بگذرانید و هم در هتل بمانید. از هر کدام از سه ورودی شهر که وارد شوید، با تابلو، نشانی محل های برپایی کمپ نشان داده شده، این کمپ ها در نزدیکی بوستان مردم در چهارراه پارک، بوستان ارم در بلوار و مجتمع تفریحی و توریستی عباس آباد در تپه عباس آباد پذیرای مسافران است، ضمن آنکه امکاناتی مثل سرویس بهداشتی، پارکینگ و آلا چیق برای مسافران در اینجا مهیاست. اما اگر تصمیم ندارید در چادر بمانید، این فهرست به شما کمک می کند.
تاریخ خبر: ۱۳۹۳/۰۵/۱۸ – به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران(istta) به نقل از ایسنا، این تصویر طبق نوشتهی پیوست آن، منطقهای بین اسالم و خلخال، در ارتفاعات استانهای گیلان و اردبیل است که ظاهرا علاقهی شدید مردم به طبیعت را در چهار روز تعطیلات عید فطر به تصویر میکشد.
سوای اینکه تصویر یادشده در تعطیلات گذشته گرفته شده یا به روزهای دیگری از سال مربوط است، نشاندهندهی هجوم بیمهابا، بدون کنترل و بیرویهی مردم به طبیعت است که یک هشدار جدی، نه، بلکه یک فاجعهی جدی است.
موضوع اساسی که با دیدن چنین تصویری به ذهن میرسد، این است که متولیانی مانند سازمانهای میراث فرهنگی و گردشگری و حفاظت از محیط زیست در چنین مواقعی چه میکنند؟ ستادی که با عنوان «هماهنگی خدمات سفر» تشکیل شده، به چه کار میآید و چه وظیفهای دارد؟ سازمانی مانند حفاظت محیط زیست که اینقدر برای ورود گردشگران ضابطهمند و همچنین ایجاد سایتها و کمپهای گردشگری در مناطق طبیعی، سنگاندازی و اعمال محدودیت میکند، چرا در اینگونه وقتها دچار فراموشی و بیمسوولیتی میشود؟
از همه مهمتر، مردمی که بسیاری از آنها مدام پُز تمدن و فرهنگ
هفتهزار سالهی ایران را میدهند، چرا در چنین مواقعی، یادشان میرود چه
تمدن و فرهنگی دارند؟ اصلا همهی اینها به کنار، مگر ما مسلمان نیستیم،
آیا این شرایط مطابق توصیههای دین اسلام است؟